هومر آبرامیان که بدلیل مشغولیات کاری در راه اندازی شعبات بنیاد فرهنگ ایران در اروپا و آمریکا بود هر چه بیشتر حدود اختیارات و ارتباطات فرامرز دادرس را گسترده تر کرده و راه را برای سواستفاده مالی و اعتباری از بنیاد فرهنگ ایران را هموارتر ساخت
در بیانیه افشاگری هومر آبرامیان در مورد فرامرز دادرس مینویسد
در گیر و دار این رخدادها هر روز بر شمار
بازدیدکنندگان تارنمای بنیاد فرهنگ ایران افزوده می شد ومن بیش از پیش برانگیخته
می شدم تا فرزانگان بیشتری را با فرامرز دادرس آشنا کرده و بر گرانمایگی کار
بیفزایم، جاگیری برنامه های تلویزیونی فرامرز فروزنده در تارنمای بنیاد فرهنگ
ایران دستاورد این کوششها بود.
فرامرز دادرس برای راه اندازی و ادامه ی کار تارنمای
بنیاد فرهنگ ایران پولهای کلانی از من گرفت ولی با ترفند های ویژه این تارنما را
بنام خود ثبت کرد. رسید پولهایی که بابت این تارنما به حساب بانکی ایشان واریز شده
همه در بایگانی بنیاد فرهنگ ایران نگهداری می شوند
فرامرز دادرس از وب سایت بنیاد فرهنگ ایران برای اعتبار شخصی خود بهره برد و به جوابگویی به پرسشهای دریافت شده میپرداخت و هر آنچه دست اندرکاران پشت پرده برای ایشان برای پاسخ دادن میفرستادند بر روی وب سایت میگذارد و کم کم چهره ای دیگر از فرهنگ ایران را در پرسشها جلوه میدادند و این چون بنام هومر آبرامیان انجام میگرفت شگفتی تنی چند را به جایی برای خود در این عرصه باز میکند
در بخشی از افشاگری هومر آبرامیان در باره فرامرز دادرس آمده
از چند ماه پیش بخشی را زیر نام « پرسش و
پاسخ با فرامرز دادرس » بر روی تارنمای فرهنگ ایران گذاشت و بی آنکه کمترین دانشی
در زمینه فرهنگ و تاریخ ایران داشته باشد، به پاسخگویی پرسشگران پرداخت.
این کار نادرست او گرفتاریهای بزرگی را برای
بنیاد فرهنگ ایران پدید آورد، ناگفته پیدا است که پاسخگویی به اینگونه پرسشها کار
ویژه کاران و استادان است، نه کار بی دانشان .
ولی فرامرز دادرس با دلیری ویژه ای که تنها
از ملایان می توان چشم داشت، بی آنکه به سود و زیان پاسخ های خود بیندیشد، به
پاسخگویی پرسشگران در زمینه ی فرهنگ و تاریخ ایران ادامه داد.
فرامرز دادرس با یاری سازمان اطلاعات و امنیت ایران و همچنین اعتماد بیش از حد کسانی که فرامرز دادرس با آنان بدست آورده بود راه را برای دستیابی به ایمیلهای افراد از جمله هومر آبرامیان و از آن سو به لیست دوستان وی نیز پیدا میکند
آغاز و هفته ی گذشته بپایان رسید، در دوماه
گذشته دیدارها وسخنرانیهای پیاپی در شهرها و کشورهای گوناگون، و برنامه ی های
رادیویی و تلویزیونی و نشست با گروههای سیاسی و کانونهای فرهنگی از یکسو، و نداشتن
دسترسی به اینترنت از سوی دیگر میدان را برای تاخت و تاز اهریمنی رایات این گجستک
فراهم آورد تا به آرمانهای پلید خود دست یابد و زهر خود را در کام بنیاد فرهنگ
ایران فرو ریزد، در زیر به چند نمونه از کُناک زشت او را اشاره می کنم :
با شیوه هایی اهریمنی که می داند به
کامپیوتر من راه پیدا کرده و نشانی گیرندگان ایمییلهای مرا که افزون بر ده هزار تن
اند برداشته است!! .
گنداب اندیشه های خود را با نامها ی گوناگون
به گیرندگان ایمیل های من می فرستد .
نشانیهای اینترنتی دکتر خسرو خزاعی را حک
کرده و بنام خسرو خزاعی نامه پراکنی می کند .
با نیرنگهای ویژه تارنمای بنیاد فرهنگ ایران
را مصادره کرده است !!.
در نامه هایی که با نامهای گوناگون به
گیرندگان بنیاد فرهنگ ایران می فرستد تندیس کوروش بزرگ را (سنگ قبر ) و بنیاد
فرهنگ ایران را ( سنگ قبر فروش ) می نامد!!
خود را کاردار انجمن جهانی زرتشتیان نامیده
و بنیاد گذار این انجمن ( دکتر آبتین ساسانفر) و تنی چند از کارگزاران این انجمن
را از کار اخراج کرده است؟؟؟ !!!!.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر